چرا استان شدن جیرفت می‌تواند به سود بم باشد؟

در طول تمام سال‌هایی که موضوع تقسیم استان کرمان مطرح بوده، مسئولین مختلف دو شهرستان وعده‌های بی‌سرانجام زیادی به مردم دادند؛ با این‌حال در جیرفت فعالیت‌های موثر و سازنده‌تری جهت استقلال از کرمان و تشکیل استان کرمان جنوبی صورت گرفته و درکنار تمام این اقدامات مثبت، لابی سیاسی قوی‌تری هم برای به سرانجام رساندن ‘استقلال جیرفت’ ایجاد شده است. بم با وجود اینکه همواره ظرفیت‌های گسترده‌‌ای برای رسیدن به کلان‌شهری بزرگ و توسعه‌یافته داشته اما با غفلت‌های بیشماری که طی ۱۹ سال پس از زلزله با آن مواجه بوده، اکنون مشکلات زیادی در زیرساخت‌های شهری دارد و به همین دلیل شرایط جنوب برای ‘استان شدن’ مهیاتر از شرق است.

مسئولین جیرفت از اواسط دهه ۸۰ به دنبال ارتقا ادارات این شهرستان بودند و هربار که موفق به دریافت ‘اداره‌کل’ می‌شدند؛ برخی از مسئولین در بم آن را غیرقانونی و بی‌فایده می‌دانستند اما در ۱۵ سال اخیر ۲۰ ارگان و نهاد در منطقه جنوب کرمان به ‘اداره‌کل’ ارتقا یافته و از مرکز استان جدا شده‌اند، امروزه تمام ادارات مهم و حیاتی این منطقه بطور مستقل از کرمان فعالیت می‌کنند و بودجه و اختیارات مجزا نیز دارند. مسئولین بم گویا حالا متوجه اهمیت ‘اداره‌کل’ شده‌اند و بطور مکرر درخواست ‘ارتقا ادارات بم’ را مطرح می‌کنند، درخواستی مثبت و ضروری که البته بسیار دیر ارائه می‌شود.

هربار که خبری از استقلال جنوب و تشکیل استان کرمان جنوبی به مرکزیت جیرفت منتشر می‌شود متعاقبا در شرق استان نیز مخالفت‌ها شروع شده و آنقدر حواشی ادامه پیدا می‌کند تا نهایتا تقسیم استان کرمان منتفی شود‌. لابی سیاسی جنوب گرچه همواره در جذب اعتبارات و پیشبرد برنامه‌ها موفق بوده اما برای ‘استان‌شدن’ مانعی سرسخت دارد که به‌راحتی نمی‌تواند از آن عبور کند. چراکه ‘نفر اول شرق استان’ از افراد بانفوذ در سطحی بالاتر است و وقتی می‌گوید ‘استان شدن جنوب بدون رضایت ما، برایشان سخت و دشوار خواهد بود’ به معنای واقعی کلمه برایشان سخت و دشوار خواهد بود! ولی ای‌کاش این نفوذ و قاطعیت برای پیشرفت و آبادانی بم و منطقه شرق به‌کار گرفته میشد تا شاهد این حجم از کمبودها و مشکلات شهری نباشیم‌. حساسیتی که برای استان شدن جیرفت وجود دارد اگر برای مطالبه‌گری منطقه شرق وجود داشت اکنون اوضاع تا این حد آشفته نبود.

مخالفت‌ها با استان شدن جنوب به همینجا محدود نمی‌شود و برخی از مردم هربار با شنیدن خبر استقلال جیرفت، دچار نگرانی‌هایی می‌شوند که نه به‌جاست و نه منطقی. گروهی حتی معتقدند از آنجا که جیرفت زمانی از توابع بم بوده نباید قبل از بم استان شود، اگر چنین است پس کرمان نیز حق دارد بگوید بم و جیرفت که سال‌ها جزئی از خاک ما بودند حالا استان شوند؟ چه غلطا!
تاریخ و تمدن یک منطقه به‌تنهایی نمی‌تواند عاملی برای پیشرفت و آبادانی باشد، تنها تلاش و پشتکار و البته اقدامات بلندمدت است که نهایتا باعث توسعه یک منطقه می‌شود. همانطورکه کشوری مانند آمریکا باوجود اینکه سابقه شهرنشینی بسیار کمتری نسبت به ایران و مصر دارد اما در همه زمینه‌ها بسیار پیشرفته‌تر از تمام کشورهای متمدن و تاریخی جهان است. پس اگر قرار است مخالفت و موافقتی با طرحی شود باید اصولی و به‌دور از تعصب و حسادت‌ باشد.

برخی از شهروندان و رسانه‌هایی که سال‌های زیادی مطالبه‌گری را فراموش کرده‌ و  برای رسیدن به حق و حقوق شهروندی خود کمتر پافشاری می‌کنند؛ در برابر استان شدن  جنوب اما سریعا واکنش نشان می‌دهند و با انواع دلایل غیرمنطقی مخالف استقلال مناطق دیگر می‌شوند و هر بار که استقلال جنوب منتفی می‌شود، خیالشان راحت شده و مجدد به همان حالت منفعل خود برمی‌گردند به نحوی که حتی فراموش می‌کنند برای استان شدن باید اقدامات موثری هم انجام داد. اگر این میزان از همبستگی که برای مخالفت با طرح‌های دیگر مناطق داریم را برای پیشرفت منطقه خود داشتیم اکنون به‌اندازه سه‌دهه از شهرسازی عقب نبودیم. به همین جهت باید استان شدن جیرفت را به‌سود بم دانست زیرا این تنها عامل برای ایجاد انگیزه و همبستگی بین مسئولین، مردم و رسانه‌های شرقی‌ است تا شاید این‌بار مطالبه‌ عمومی برای پیشرفت شهر، انسجام و تداوم بهتری داشته باشد.